یاسمین یاسمین ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

عشق یعنی داشتن دختری به لطافت یاس.....

4 ماهگي دخترم و واکسن 4 ماهگي

ماهگيت مبارک عزيزم اين چند روزه فرصت نکردم بيام و 24 ارديبهشت ماهگرد دخترم رو تبريک بگم ولي با تاخير اووومدم دختر نازم نوبت واکسن زدنتم بود و ديروز واکسن 4 ماهگي رو زدي دخترم اولش براي قد و وزن بردمت که   6400 وزن و 63 سانت قد کشيده بودي عشقم و خدا رو شکر خوب بود ..شنوايي سنجي هم بردمت عزيزم و خدا رو شکر سالم بود و گفت براي مدرسه رفتنت دوباره ببرمت الهي قربونت برم اول واکسن هم خبر نداشتي چه خبره و مي خنديدي و سرتو بلند مي کردي ولي بعد واکسن دااادي زدي ک بيا و ببين ولي کلا دختر صبوري هستي عزيزکم تا شب پاهاي کوچولوت درد ميکرد و اصلا تکونش نمي دادي و از بعد از ظه...
28 ارديبهشت 1393

گل گيــــسو

سلااااام  گل گيسووو بالاخره بعد مدت ها اومدم يه سري به اين وبلاگ زدم ياسي خاانومي از 8 صبح که بيدار ميشه ما رو حسااابي مشغوول ميکنه تا 11 شب که بخوابه تمام تلاشتو ميکني مامانم براي غلت زدن يه چند باري ديدم با صورت اومدي رو فرش البته بيشتر تلاشت براي بلند شدنه و کــــلي کيف مي کني سرتو بلند مي کني و تا دستاتو ميگيرم خودت مي شيني و بعد رو پاهاي کوچولوت مي ايستي و احساس رضايت ميکني يه سره هم به من مي چسبي و بايد دايم جلوي چشمات باشم وگم نشم يه وقتي... خيلي دوست داري باهات بازي کنيم و انقد که به گوشي و تبلت ذوق نشون ميدي ...
17 ارديبهشت 1393

نخودچي منツツツ

سلام نخودچي من ياسمين طلا قلب مني عزيزم روزي هزاااار بار بوست مي کنم و عاشقتم دخترم بزرگ شدي ماشالله و خاانوومي شدي براي خودت تمام تلاشتو مي کني و سرتو با پاهاتو مياري بالا تا بغلت کنيم عزيز دلم ديروز يه اتفاق بدي برات افتاد و خدا رو شکر به خير گذشت نمي دونم چطوري شد که از دستم افتادي الهي بگردم عزيز دلم ترسيدي و کلي گريه کردي منم که ديگه نگو داشتم سکته مي کردم خــــيلي ترسيده بودم و همش نگرانت بودم خاله جوني اومد پيشم تا تنها نباشم ولي خدا رو شکر چيزيت نشدش و به خير گذشت دو تا دستاي کوچولوتو مي کني تو دهنت و ملچ و مولوچي ميکنيي که بيا و ببين و بعدشم خسته ميشي و شروع مي کني دا...
4 ارديبهشت 1393
1